کد مطلب:88106 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:408

جنگ نهروان











در جنگ صفین چون ابوموسی از عمروعاص گول خورد و علی- علیه السلام- را از خلافت عزل كرد، دوازده هزار تن از لشكریانش از آن حضرت جدا شده و می گفتند: «تو باید اقرار كنی كه كافر شده و پس از آن توبه كنی تا از تو پیروی كنیم».

[صفحه 8]

حضرت ابتدا «ابن عباس» را برای مذاكره با ایشان فرستاد و به او فرمود: برای ایشان به آیات قرآن استدلال مكن: زیرا كه آیات قرآن معانی متعددی را در بر دارد (و آنها آیات را توجیه می كنند و از آن سوء استفاده می كنند) برای آنها به سنت پیغمبر (ص) استدلال كن كه در آنجا راه گریز ندارند.[1].

ولی استدلال ابن عباس با سنت پیغمبر (ص) هم آنان را مفید نیفتاد و ایشان به سرسختی خود ادامه دادند، سپس خود آن حضرت قبل از جنگ به ایشان چنین فرمود:

شما را هشدار می دهم از روزی كه میان این نهر و گودالهای این دره به خاك هلاكت افتید، در حالی كه نه دلیلی از پروردگار خود داشته و نه برهان روشنی برای شما باشد (نه دلیلی الهی داشته باشید و نه انسانی) دنیا شما را فریفته و قدرنشناسی به دام هلاكتتان انداخته است، من كه خودم شما را ازحكومت عمروعاص و ابوموسی نهی می كردم و شما مخالفت می كردید. شما بیعت مرا شكستید، تا به ناچار رای خود را به سوی هوی و هوس شما متوجه ساختم، شما سبكسر و كم عقلید، من چه زیان و بلایی بر شما وارد كرده ام؟[2].



صفحه 8.





    1. لا تخاصمهم بالقرآن، فان القرآن حمال ذو وجوه، تقول و یقولون... نهج البلاغه، مكتوب 77.
    2. فانا نذیركم ان تصبحوا صرعی بائناء هذا لنهر و باهضام هذا الغائط...، نهج البلاغه، خطبه ی 36.